همان طور که می دانید، اگر به مطالعات علمی نگاهی بیندازید، خواهید دید که انسان در زندگی دو هدف دارد:
هدف اول سلامت فیزیکی و روانی است.
به نظر می رسد که انسان به طور طبیعی از ژنتیک، بیولوژیک، فیزیولوژیک و نورولوژی گرفته تا حوادث و اتفاقات اطرافش به دنبال سلامت فیزیکی و روانی است. مخصوصاً وقتی که سلامتی فیزیکی و روانی به خطر می افتد، در بیشتر موارد با خودش درد و رنج دارد و انسان به دلیل مکانیزم هایی که در طول تاریخ در او تعبیه شده، در مسیری حرکت می کند که از درد و رنج می گریزد و به سمت لذت به ناچار حرکت می کند و بنابراین در مسیر سلامت فیزیکی و روانی در حدی که بداند و برایش ممکن باشد و در نظام اجتماعی نیز به گونه ای این سلامت روانی و فیزیکی تاثیر گذار و پذیرفته شده باشد، حرکت می کند.
هدف دوم خوشبختی است.
به نظر می رسد همه چیزهای دیگری که من و شما در زندگی به دنبال آن هستیم، به عنوان هدف شناخته نمی شوند. بلکه بیشتر آن ها وسیله ای هستند برای رسیدن به این دو هدف. مثلاً وقتی که سلامت فیزیکی و روانی به ویژه خوشبختی به درستی تعریف می شود، بیشتر افرادی که با موضوع و مسئله آشنا و آگاه می شوند، این موضوع را تایید می کنند.
موفقیت بیش از هر چیزی در دنیای امروز داشتن یک چیزی است، مثل داشتن پول، داشتن قدرت، داشتن مدرک و خیلی از اوقات به معنی بودن، به معنی شدن و به معنی ماندن است. به همین علت ما برای تعریفش دچار اشکال می شویم. چون اگر بگوییم موفقیت چیزی است که شدن و بودن انسان را در بر می گیرد باز درست است. مانند مادر شدن یک زن و یا آگاه و دانا شدن و یا با خرد و تدبیر شدن فردی و یا اعتقاد و باوری که فرد به رشد و تکامل خودش و دیگران دارد، یا در آن وضعیت ماندن. ولی به هر حال وقتی صحبت از موفقیت می کنیم، موفقیت وقتی معنا پیدا می کند آن را در چهارچوب آن دو هدف ببینیم. یعنی در چهارچوب هدف سلامت فیزیکی، روانی و خوشبختی.
دکتر فرهنگ هلاکویی
- Tags: دکتر هلاکویی, موفقیت, هدف