توقع بیشتر = ناراحتی بیشتر

بدون دیدگاه Share:
توقع

ارتباط مستقیم و معنا داری بین سطح توقع و استرس و ناراحتی و خشم وجود دارد، به این معنی که توقع بالاتر برابر است با استرس و خشم بیشتر.

کافی است از هیچ کسی توقعی جهت توجه، مهربانی، انصاف و عدالت نداشته باشیم! آنگاه وقتی این رفتارهای مفید را از کسی ندیدیم، شوک نشده و ناراحت نمی شویم! اگر هم از شخصی این رفتارهای مفید سر زد، خوشحال شده و تشکر می کنیم و قدردان هستیم.

دقیقاً از هیچ کسی بودن محدودیت و استثنا، توقعی نداشته باشیم تا آرامشمان دارای حاشیه امن وسیع تری گردد. ممکن از این سوال پیش بیاید که از کسی دوستش داریم هم نباید توقع داشته باشیم؟

باید گفت که توقع از خود نیز مفید و عاقلانه نیست! البته ممکن است لازم باشد در واژه ها به تفاهم برسیم. توقع معمولاً محصول آموزه های راستی آزمایی نشده‌ی “والد منتقد” است.
توقع حاکمیت خطاهای شناختی است.
توقع دروازه‌ی ورود به مثلث کارپمن است.
اما اگر کسی در رابطه ای هست، و پارتنر وظایف اولیه و حداقلی خود را انجام نمی دهد، یا موضوعاتی که با او مطرح شده و توافق کرده که انجام دهد و انجام ندهد، آن وقت بهتر است واقع بین و مسئولیت پذیر باشیم و از خودم بپرسیم: “من چرا هنوز در این رابطه ی ناکارآمد و آسیب زا مانده ام؟! “. نه اینکه بمانم و با سیکل معیوب توقعات، خود و دیگران را آزار دهم!
معمولاً باتلاق توقع زمانی وجودش نمایان می شود که من با عزت نفس پایین، درگیر کم دانی و کم توانی بودن، انواع آسیب های کودکی و پر از تله های روانی، در یک رابطه نامناسب و نامتناسب وارد شده و می مانم.
در مقوله زندگی زناشویی صحیح این است فردی که ازدواج را انتخاب کرده، از یک حداقل سلامت روانی برخوردار باشد، عزت نفسش بالا باشد، مهربان باشد، مسئولیت های مرتبط با تقشش را بپذیرد و….
اما در مواقعی فردی ازدواج کرده و پارتنرش چنین قابلیت هایی را ندارد و در صدد بهبود هم نیست. در اینجا اگر می شود و می توانیم جدا می شویم.
اگر به هردلیلی ماندن را انتخاب می کنیم، مفیدتر آن است که کور و کر و لال شویم، هیچ توقعی هم نداشته باشیم، تا تنش و تشنج ایجاد نشود تا حداقل فضای خانه امن باقی بماند. آیا در چنین باتلاقی و جهنمی، دست و پا زدن و توقع داشتن، محصولی به جز بدتر شدن شرایط و خرابتر شدن حال دارد؟

 

دکتر احسان رضاپور لرکی

مطالب مرتبط