“اکثر ازدواج ها محصول انتخاب و خواست حقیقی افراد نیستند، بلکه ثمره ی اندیشه های سطحی و شرایط اتفاقی اند. احتمالا این جمله را از سوی بزرگترها خطاب به افراد مجرد شنیده اید که: ” هنوز آن کس که با دیدنش دلتان به تپش بیفتد و عاشقش شوید را ندیده ای. به وقتش خودش پیش می آید!
عجیب است! خودش پیش می آید؟ من یک خانه ی گرانقیمت خریده باشم یا در یک امر مهمی شراکت کرده باشم و شما از من بپرسید که چه شد این تصمیم را گرفتی؟ و با این پاسخ مواجه شوید: یک دفعه پیش آمد!
که در این صورت یا شما باور نمی کنید و یا در عقلانیت و بلوغ من شک می کنید. حال در ارتباط با مسئله مهمی مانند ازدواج، باید تصمیمی نگرفت تا به وقتش و واسطه گره خوردن نگاهی، خود به خود پیش بیاید؟ در همین راستا پیشنهاد می شود برای اینکه به نقطه تصمیم گیری برسیم این مراحل را گام به گام دنبال کنیم:
- برای جلوگیری از بروز این مسئله حتما در مجردی تست شخصیت (حداقل تستهای میرز-برگر، کهن الگوها، اینیاگرام) انجام بدهیم.
- با مطالعه و کمک روانشناس ایرادهای شدید و عمیق باوری در خود را کشف و ترمیم کنیم.
- و پس از آن ارزیابی کنیم که آیا کالای ازدواج هستیم یا خیر. متوجه این موضوع باشیم که در صورت وجود هرگونه بدبینی، وسواس، اعتیاد و اختلال دو قطبی نباید تا زمان درمان شدن هیچگونه اقدامی در راستای ازدواج به عمل بیاوریم.
- پس از حل این مسائل بر روی عزت نفس خود تمرکز کرده و در راستای افزایش آن اقدامات لازم را به عمل بیاوریم.
- سپس در ارتباط با ازدواج، کارکردها، منافع و مضرات آن مطالعه و تحقیق کنیم و به خود، زندگی، اهداف و تعریفمان از خوشبختی دقت نظر داشته باشیم.
- بررسی می کنیم اهل تعهد، پذیرش و مسئولیتهای خاص در ازدواج هستیم یا خیر.
- حال بررسی می کنیم که ازدواج کردن جز انتخاب های ما قرار دارد یا خیر.
- و اگر انتخابمان بود بر اساس تیپ شخصیتی، فرهنگ و زوایای دقیق خانوادگی شبیه ترین آدم به خود را برای ازدواج انتخاب می کنیم.
- معیارهای علمی، عقلی و واقع بینانه را جهت انتخاب همسر مدنظر قرار داده و برای انتخاب همسر به هیچ عنوان عجله نکنیم.
دکتر احسان رضاپور لرکی